با سلام خدمت همه دوستانی که به وبم سر میزدن دوستان عاجزانه خواهش دارم اگه تو وبم میاین و نظر نمیدین حداقل لطفا تو نطرسنجی وبلاگ شرکت کنین باور کنین هیچ وقتی ازتون نمیگیره ها به جون خودم

سلام به همه دوستای خوبم که تو این مدت که نبودم و واسه کنکور میخوندم بازم سر میزدن و نظر میدادن آقا من امروز کنکور داشتم چشمتون روز بد نبینه اینا چه سوالایی بود که اینا آورده بودن دهن همشون سرویس من که اون همه خونده بودم مثل خر تو گل گیر کرده بودم و واقعا به چشم خودم پرپر شدن آرزوهامو دیدم حالا که کل فامیل چشمشون به منه و آقای دکتر گفتن از زبونشون نمیفته حالا باید چه خاکی به سرم بریزم دیگه وقتی دختر خالم که کلاس چهارم ابتدایی هست برمیگرده به من میگه رو سفیدمون کن من چی دارم که بگم بگم خراب کردم نمیدونم چی بگم الان که دارم اینا رو مینویسم سرم داره از درد میترکه حالم خیلی بده دیشب اصلا نتونستم بخوابم.بچه ها من بعدا میام با مطالب داغ الان حالم بده تا بعد

با سلام و درود فراوان بر شما عزیزان دلم دیدید گفتم زود برمیگردم.البته سریع باید برم فقط برای اینکه واسم دعا کنید که تو کنکورم قبول بشم و یه حال اساسی هم به شما داده باشم به شما میگم که:

مژده                                               مژده                                                          مژده

مسابقه پیامکی شهر من برگزار میشود از علاقه  مندان درخواست میشود به نحوه شرکت در مسابقه توجه فرمایید.

نحوه شرکت در مسابقه:برای شرکت در مسابقه کافی است به متنی که در ادامه مطلب است مراجعه کنید.این متن شامل کلمات کلیدی درباره شهر مورد نظر است پس خوب و با دقت به تک تک کلمات متن دقت کنید.

نحوه ارسال پاسخ:کافی است نام شهر مورد نظر را همراه با نام استانی که این شهر در آن قرار دارد و نام و نام خانوادگی به ایمیل  www.meysam.gitar_2012@yahoo.com ارسال کنید.

مهلت مسابقه:22/2/1390 لغایت 12/4/1390

تذکر:تنها یک بار حق ارسال دارید و در صورت دو بار ارسال شدن ایمیل از یک نفر آن شخص از مسابقه حذف خواهد شد.

جوایز مسابقه:جوایز این مسابقه کاملا بر عهده مدیریت وبلاگ بوده و از جیب مبارکش پرداخت میشود و به  عزیزانی که پاسخ صحیح را برایمان ارسال کرده اند کارت شارژ 5 هزار تومانی ایرانسل یا همراه اول تعلق میگیرد.(برای ایرانسلی ها کارت شارژ ایرانسل و برای همراه اولی ها کارت شارژ همراه اول)

برای دیدن متن مسابقه به ادامه مطلب مراجعه کنید.با تشکر مدیریت وبلاگ مسافر انتظار

با سلام خدمت تموم بر و بچ با مرامی که تا حالا به وبلاگم سر زدن باید 2 موضوع رو براتون روشن کنم پس با اجازه:

1-علت اینکه من دیر به دیر آپ میشم اینه که امسال کنکور دارم و الانم در حد تیم ملی (شاید هم لیگ برتر)گرفتارم پس شرمنده همتونم چون دیگه بعد از این پیغام از شرم تا بعد کنکور راحت میشین.(هه هه فکر کردین میرم برنمیگردم نه خیر بعد کنکور با توپ پر برمیگردم) برام دعا کنین که داروسازی قبول بشم بعد به همتون از داروخونم داروی مجانی میدم(به جون آبجیم قسم)

2-دسته ای از دوستان سوال کردن که تو پسری یا نه اولا این که من پسرم یا دخترم کلا یک امر شخصیه و لطفا تو زندگی شخصیم وارد نشید.در ضمن در قسمت خیس بارون آخر مطلب نوشته شده نویسنده شاران.باید بگم که شاران دختر خالم هستش و گاهی وقتا با اجازه خودم تو وبلاگ مطلب میزاره.

خب امیدوارم همه سو تفاهم ها حل شده باشه.پس تا بعد کنکورم بای

راستی تا یادم نرفته بعد از کنکور انشاا... عکس های بروبچ کلاسمون رو واستون میزارم.ته خنده اس.

لطفا به ادامه مطلب رجوع کنید

پنجره را باز میکنم.اسمان امروز هم ابری است،دلم گرفته اس،فکرمی کنم...به روزهای ازدست رفته ام.به روزهایی که درانتظاریک ارزوگذشت.بایداینک بروم،و چمدانی راکه به اندازه ی پیراهن تنهایی من جادارد بردارم.نسیمی میگذردو به یادم می اورد که نه...هنوز مانده...هوایش ترنمی داردمانند امید...بارانی به وسعت فردا...طپشی با صدای عشق.

نوشته شده توسط شاران

اگر نمیخواهید از اسپری استفاده نمایید به این راهنمایی عمل کنید.در یک نعلبکی کمی ادکلن خوشبو بریزید و یک حبه قند چهارگوشه در آن بیندازید.وقتی حبه قند خیس شد آن را آتش بزنید.وقتی ادکلن ها تمام شدند آتش را خاموش کنید.حال فضای خانه شما معطر شده است.

تا به حال درباره این موضوع فکر کرده ای که دشمن چه اندازه بر روی فکر و ذهن و عقیده من و شمای نوجوان و جوان کار میکند تا ما درباره شهیدانمان یا بزرگانمان یا حتی گذشته این ملت همه چیز را از یاد ببریم و آن ها را بی اهمیت جلوه دهیم.اکنون به بیان یکی از خاطرات دوستان شهید بزرگوار محمد علی رجایی میپردازم:

اثر خدمت صادقانه:

به جای22 ساعت،40ساعت کار میکرد.گاهی از من میخواست در مدرسه را به خاطر کلاس او،نیم ساعت زودتر باز کنم.وقتی زنگ پایان کلاس های صبح در ساعت 12 به صدا درمی ٱمد،میگفت:به بچه ها گفته ام چیزی برای ناهار بیاورند و در مدرسه بمانند.زنگ عصر هم که ساعت4 می خورد،بعضی وقت ها تا ساعت 6 بعدازظهر با بچه ها کار میکرد.بر اثر خدمت صادقانه او معدل قبولی دبیرستان ما در درس ریاضی که 30 درصد بود بود به 90 درصد رسید و از مدارس ملی(غیرانتفاعی) آن روزها هم جلو افتاد.این همه در حالی بود که او از لحاظ مالی وضع مناسبی نداشت و در مدارس پایین شهر با حقوق 38 تومان خدمت میکرد و به رغم تسلط فراوان به ریاضی و دعوت های مکرر برای تدریس در بالای شهر با حقوق 108 تومان،میگفت:تدریس در جنوب شهر را دوست دارم.

لطفا برای خواندن قسمت دوم به ادامه مطلب بروید.